نويسنده: محمدتقي فعالي

 
شايد بپنداريم که خوردن، ساده‌ترين کارهاست و آدابي ندارد؛ اما فرآيند خوردن در عين سادگي، از حساسيت برخوردار است. امروزه مسئله‌ي تغذيه و بهداشت در زمينه‌ي خوردني‌ها و آشاميدني‌ها مهم تلقي مي‌شود و در اين رابطه، سازمان‌هاي گسترده‌اي شکل گرفته است. در هر کوي و برزن، فروشگاه‌هاي مختلف براي ارضاي حس خوردن برپا شده و هر يک به گونه‌اي سعي در جذب مشتريان دارند. اگر در زمينه‌ي تغذيه و خوردني‌ها وضعيت حاضر را با 50 سال پيش مقايسه کنيم تفاوت‌هاي زيادي هويدا مي‌شود. وضعيت تا بدان پايه مهم است که شبکه‌هاي ماهواره‌اي و نيز رسانه‌هاي ديداري و شنيداري، برنامه‌هاي گسترده و متنوعي براي شيوه‌هاي نوين آشپزي، نگه‌داري و مواد غذايي، سفره‌آرايي و سبک‌هاي نوين سلف غذا تهيه ديده‌اند. از اين‌رو مي‌توان گفت مسئله‌ي تغذيه امروزه از جايگاه و اهميت ويژه‌اي برخوردار است.
مراجعه به آيات آخرين کتاب آسماني و نيز سيره‌ي معصومان (عليهم‌السلام) در اين زمينه، ما را با حقايق بي‌شماري آشنا مي‌سازد. در اين ميان، سخنان نوراني هشتمين امام شيعيان (عليه‌السلام) جايگاه خاصي دارد. آن بزرگوار درباره‌ي تغذيه، خوراکي‌ها، آشاميدني‌ها و شيوه‌ها، مسائل جالبي را عرضه کرده‌اند.
طب الرضا (عليه‌السلام) يا رساله‌ي ذهبيه، کتابي پزشکي از امام رضا (عليه‌السلام) است که برخلاف کتاب‌هاي ديگر - که معمولاً توصيه‌هاي پزشکي را از ميان احاديث ائمه (عليهم‌السلام) گلچين مي‌کنند - وجود مبارک امام رضا (عليه‌السلام) آن را نگاشته‌اند. اين کتاب از دو جهت داراي اهميت است: اول اينکه کتابي علمي در زمينه‌ي پزشکي است و ديگر اينکه چون از ناحيه‌ي امام معصوم صادر شده، از اشتباه‌هاي مرسوم و رايج در علوم تجربي مبرّي است.
رساله‌ي ذهبيه، مجموعه بيانات ارزشمند علمي و پزشکي امام است که در آن با شرح خواص اغذيه و اشربه، راهکارهاي بهزيستي و بهداشت و سلامت را به انسان مي‌آموزد و فنون مقابله با بيماري‌ها و آسيب‌هاي روحي و رواني را مورد توجه و نقد و بررسي قرار مي‌دهد. اين رساله‌ي با اهميت پزشکي، به درخواست مأمون، خليفه‌ي عباسي، توسط امام بزرگوارانه ظاهراً خطاب به مأمون تقرير و تحرير شده است؛ اما در متن بيان‌ها، افاضات جنبه‌ي خطاب عمومي داشته و از مفاد آن شميم افادات همگاني به مشام مي‌رسد. بخشي از آن رساله‌ي گران‌مايه به بحث درباره‌ي اهميت حياتي حجامت و فصد (شکافتن رگ بيمار) پرداخته و اين راهکار حيات‌بخش را درمانگر بسياري از بيماري‌هاي لاعلاج عنوان کرده است. اهميت و تأثير اعجاب‌آور اين اثر گوهربار به قدري بود که مأمون را بر آن داشت تا دستور دهد آن را با آب طلا بنويسند.
ترديدي در صحّت و اصالت سند اين رساله نيست، زيرا در برخي از روايت‌ها سند آن به نام محمد بن جمهور و در بعضي از اين سندها نام حسن بن محمد نوفلي به چشم مي‌خورد که نجاشي او را توثيق کرده و درباره‌ي او گفته است: «ثقه و جليل‌القدر است و از امام رضا (عليه‌السلام) رساله‌اي روايت کرده است [که منظور او همان رساله‌ي ذهبيه است]» (1).
شايد شهرت اين رساله ميان دانشمندان و اجماع آنها درباره‌ي نسبت آن به امام رضا (عليه‌السلام) در دوران مختلف و عدم ورود خدشه‌اي از جانب احدي بر اين انتساب، از جمله اسبابي است که به پژوهشگر، اطميناني نزديک به يقين بخشيده که اين رساله از عطاياي شخص امام رضا (عليه‌السلام) است. اين رساله‌ي بليغ علمي، از نفيس‌ترين و گران‌بهاترين مواريث اسلامي در زمينه‌ي دانش پزشکي است و به طور مختصر مشتمل بر رشته‌هايي از علوم پزشکي مانند علم تشريح، زيست‌شناسي، وظايف الاعضا و علم الامراض و بهداشت و جز آن بوده و بخش زيادي از طب پيشگيري را نيز بيان کرده و نيز شامل دانش شيمي و تغذيه و بسياري از گرايش‌هاي علمي و دانش بشري است. مناسب است فرمايش‌هاي حضرت رضا (عليه‌السلام) را به دو گونه دسته‌بندي کنيم:

گونه‌ي نخست) چه بخوريم؟

غور در بيکرانه‌ي روايت‌هاي رضوي ما را به اين نتيجه مي‌رساند که آن حضرت خوردني‌هايي را برمي‌گزيدند. البته مي‌توان گفت خوردني‌ها متناسب با ذائقه‌ي ايشان بوده است و نمي‌توان آنها را براي جوامع عصر جديد تجويز کرد. اما بايد به اين نکته توجه داشت که خوردني‌ها دو دسته‌اند: ماندگار و از بين رفتني. روايت‌هايي که از امام رضا (عليه‌السلام) در باب خوراکي‌ها رسيده عمدتاً از نوع اول است. گذشته از اينکه علم تغذيه نشان مي‌دهد که انتخاب آن مواد غذايي توسط آن بزرگوار توجيه علمي نيز داشته است، زيرا دانش تغذيه، آثار و فوائد بي‌شماري براي آن خوراکي‌ها اثبات مي‌کند. پس مي‌توان آنها را براي امروز و فردا نيز تجويز کرد.

خرما

چندين روايت از امام رضا (عليه‌السلام) وجود دارد که علاقه آن حضرت را به خوردن خرما بيان مي‌کنند. مي‌توان به دو نمونه اشاره کرد.

نمونه‌ي نخست:

سليمان بن جعفر که از ياران حضرت رضا (عليه‌السلام) است مي‌گويد بر آن حضرت وارد شدم در حالي که پيش آن بزرگوار خرماي برنيّ (2) موجود بود و آن حضرت با تمايل مشغول خوردن آن خرما بود و از من دعوت به همراهي نمود. وي سپس بيان مي‌کند که از آن حضرت (عليه‌السلام) پرسيدم: چرا خرما را براي خوردن انتخاب نموده‌ايد؟ آن بزرگوار پاسخ داد: زيرا که رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) اهل خرما بود، علي (عليه‌السلام) اهل خرما بود، حسن (عليه‌السلام) اهل خرما بود، حسين (عليه‌السلام) اهل خرما بود، ابوجعفر (عليه‌السلام) اهل خرما بود، ابوعبدالله (عليه‌السلام) اهل خرما بود، پدرم اهل خرما بود و من اهل خرما هستم و شيعيان ما اهل خرما هستند؛ زيرا که آنها از طينت ما آفريده شدند و دشمنان ما به مسکرات علاقه‌مندند (3).

نمونه‌ي دوم:

يکي از ياران حضرت رضا (عليه‌السلام) اظهار مي‌دارد که روزي حضرت رضا (عليه‌السلام) بر ما وارد شد در حالي که از انجام کاري خسته شده بود. آن حضرت به من فرمود: مقداري خرما براي من بياور. من تعدادي خرما را در ظرفي نظيف گذاشتم و براي آن حضرت بردم. آن بزرگوار شروع به خوردن خرماها کرد در حالي که من ايستاده بودم و ظرف خرما هنوز در دست من بود. گويا آن حضرت جان گرفت و سپس برخاست و گفت:
در ميان خوراکي‌ها براي من دوست‌داشتني‌تر از خرما نيست (4).

نخود پخته

يکي از اصحاب امام رضا (عليه‌السلام) به نام احمد بن محمد ابي‌نصر بيان مي‌دارد که آن حضرت نخود پخته را قبل از غذا و پس از آن تناول مي‌فرمودند. آن بزرگوار بيان مي‌کردند که نخود براي کمردرد خوب است (5).
جالب اينکه امام رضا (عليه‌السلام) در اين حديث شريف به جنبه‌ي درماني اين ماده‌ي غذايي نيز اشاره فرموده‌اند. اين امر نشان مي‌دهد که امامان شيعه (عليه‌السلام) به مسئله‌ي بدن و امراض آن توجه داشته و براي رفع آنها نسخه مي‌پيچيدند.

آب

نمونه‌ي نخست:

امام رضا (عليه‌السلام) فرمودند: «بهترين آب‌ها براي نوشيدن، آبي است که چشمه‌ي آن از سمت مشرق و سبک و روشن باشد. سالم‌ترين و بهترين آنها، آبي است که با داشتن صفات مزبور از محل خود بجوشد و مجراي آن شکاف تپه‌ها و کوه‌هاي خاکي باشد» (6).

نمونه‌ي دوم:

امام رضا (عليه‌السلام) فرمودند: «آب‌هاي شور و سنگين موجب يبوست معده مي‌شود و آب برف و يخ براي غالب مزاج‌ها، مضر و خطرناک است» (7).

نمونه‌ي سوم:

امام رضا (عليه‌السلام) فرمودند:
هر کس مي‌خواهد معده‌اش او را آزار ندهد، در ميان غذا خوردن آب ننوشد تا اين غذا تمام شود و هر که آب ميان غذا بنوشد، رطوبت در بدنش جاي گرفته، معده‌اش ضعيف مي‌شود، رگ‌ها نمي‌توانند انرژي غذا را جذب کنند، زيرا هرگاه آب پشت سر هم نوشيده شود معده بزرگ مي‌شود (8).

آويشن

نمونه‌ي نخست:

پيشوايان اسلام به قدري اين گياه را مفيد مي‌دانستند که حضرت رضا (عليه‌السلام) فرمودند: «آويشن، تنها داروي اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) بوده است. آويشن، معده را تقويت و بلغم را برطرف مي‌کند و نيز انسان را از لقوه در امان نگه مي‌دارد» (9).

نمونه‌ي دوم:

مردي در خدمت امام هشتم (عليه‌السلام) از رطوبت مزاج و علاج آن سؤال کرد. حضرت دستور دادند آويشن را بکوبد و ناشتا بخورد (10).

انجير

محمد بن عرفه گفت:
در روزگار امام رضا (عليه‌السلام) و مأمون در خراسان بودم. از امام رضا (عليه‌السلام) پرسيدم: اي پسر خوب رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، درباره‌ي انجير چه مي‌فرماييد؟ فرمودند: براي قولنج خوب است، آن را بخوريد (11). انجير بوي بد دهان را مي‌برد، دهان و استخوان را محکم مي‌کند، سبب رويش مو مي‌شود، درد را مي‌برد و با وجود او، به دوايي نياز نيست (12).

بِه

نمونه‌ي نخست:

امام رضا (عليه‌السلام) مي‌فرمايند:
خداوند، پيغمبري را نفرستاد مگر اينکه در او بوي بِه را به وجود آورد (13).

نمونه‌ي دوم:

امام رضا (عليه‌السلام) فرمودند:
يک عدد بِه تقديم پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) شد، حضرت، بِه را به دست گرفتند و چند تکه کردند. حضرت، بِه بسيار دوست داشتند، آن را خوردند و مقداري نيز به يارانشان که حضور داشتند تقديم کردند و فرمودند: بر شما باد خوردن بِه که قلب را جلا مي‌دهد و سنگيني سينه را مي‌برد (14).

سيب

امام رضا (عليه‌السلام) مي‌فرمايند:
براي جلوگيري از سحر، سم و ديوانگي که به واسطه‌ي مرض به وجود مي‌آيد و بلغمي که بر انسان غلبه داشته باشد... چيزي بهتر و نافع‌تر از سيب براي معالجه نيافتم (15).

سويق (قوّتو)

نمونه‌ي نخست:

حضرت رضا (عليه‌السلام) فرمود:
سويق، چه نيکو خوراکي است! اگر گرسنه باشي، سير مي‌کند و اگر سير باشي، غذايت را گوارش مي‌دهد (16).

نمونه‌ي دوم:

ابوهاشم جعفري گفت: نزد امام رضا (عليه‌السلام) بودم که بسيار تشنه شدم ولي از شکوه و جلال حضرت نتوانستم درخواست آب کنم. حضرت، درخواست آب کرد و جرعه‌اي از آن نوشيد. سپس حضرت فرمود: اي اباهاشم! بنوش که سرد و گواراست. پس از آن آب نوشيدم ولي دوباره تشنه شدم. حضرت نگاهي به خدمتکار انداخت و فرمود: شربتي از آب و سويق و شکر بياور! سپس به او فرمود: سويق و شکر را اندکي مرطوب کن و بياور! و سپس فرمود: اي اباهاشم! بنوش که رفع عطش مي‌کند (17).

نمونه‌ي سوم:

علي بن سليمان گفت: نزد امام رضا (عليه‌السلام) مشغول خوردن کله‌پاچه بوديم که حضرت سويق خواست. گفتم: من سير شده‌ام. حضرت فرمود: مقدار کمي از سويق، کله‌پاچه را هضم مي‌کند و دواي آن مي‌باشد (18).

نمونه‌ي چهارم:

ابراهيم بن بسطام به نقل از مردي مروي گفت: امام رضا (عليه‌السلام) فردي را نزد من فرستاد و سويق خواست. مقداري سويق مرطوب براي ايشان فرستاديم. حضرت آن را نزد من برگرداند و فرمود: هرگاه ناشتا، سويق خشک خورده شود حرارت بدن و تلخه زرداب را کم مي‌کند و هرگاه مرطوب باشد چنين تأثيري نخواهد داشت (19).

عسل

حضرت رضا (عليه‌السلام) فرمودند:
هر که مي‌خواهد در طول زمستان سرما نخورد، هر روز سه لقمه عسل بخورد. هر که بخواهد حواس‌پرتي او کم و حافظه‌اش قوي شود، هر روز بايد سه زنجبيل با عسل بخورد و هر روز با غذايش مخلوطي از خردل بخورد. هر که مي‌خواهد عقلش زياد شود، از خانه بيرون نرود مگر اينکه ناشتا، سه هليله‌ي سياه با شکر طبرزد (نبات) بجود. در عسل، درمان هر دردي است. هر که يک قاشق از آن را ناشتا بخورد، بلغم از بين مي‌رود، صفرا فروکش مي‌کند، ذهن صفا داده مي‌شود و هرگاه با کندر خورده شود حافظه را تقويت مي‌کند (20).

گوشت قرمز

نمونه‌ي نخست:

حسن بن خالد گفت: به امام رضا (عليه‌السلام) عرض کردم: مردم بر اين باور هستند که هر که سه روز گوشت نخورد، بداخلاق مي‌شود (21).

نمونه‌ي دوم:

امام رضا (عليه‌السلام) فرمود:
هر که چهل روز گوشت نخورد، اخلاق و بدن او تغيير مي‌کند زيرا نطفه در مدت چهل روز تغيير شکل مي‌يابد (22).

نمونه‌ي سوم:

سهل بن زياد از يکي از يارانش که گمان مي‌کنم محمد بن اسماعيل باشد، گفته است: يکي از ما، در حضور ابوالحسن الرضا (عليه‌السلام) از گوشت سخن به ميان آورد و گفت: هيچ گوشتي گواراتر از گوشت بز نيست. امام رضا (عليه‌السلام) نگاهي به او انداخت و فرمود:
اگر خداوند، گوشتي گواراتر از گوشت ميش آفريده بود همان را به جاي قرباني کردن اسماعيل مي‌فرستاد (23).

نمک

در کتاب عيون اخبارالرضا (عليه‌السلام) از عبدالله بن عبدالرحمان معروف به صفواني روايت شده است:
کارواني از خراسان به سوي کرمان رفت. راهزنان راه را بر مسافران بستند و مردي را که گمان مي‌کردند دارايي بسياري دارد گرفتند. مرد، مدتي در اسارت دزدان بود. او را شکنجه دادند تا اينکه مقداري پول به آنها داد و خود را آزاد ساخت. دزدان، مرد را در ميان برف رها و دهانش را از برف پر کرده و بستند. همسر يکي از راهزنان، دلش به حال مرد سوخت، او را آزاد کرد و مرد را فراري داد. ولي دهان و زبان مرد آسيب ديد طوري که نتوانست حرف بزند. سپس به خراسان برگشت و شنيد علي بن موسي الرضا (عليه‌السلام) در نيشابور هستند. در خواب ديد گويا يک نفر به او مي‌گويد: فرزند پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) به خراسان آمده است، درباره‌ي بيماري‌ات از حضرت بپرس، شايد دارويي به تو ياد دهد که از آن سود ببري.
مرد گفت: در خواب احساس کردم نزد حضرت رفتم و از آنچه گرفتار شده بودم شکايت کردم. حضرت به من فرمودند مقداري زيره، آويشن و نمک بردار، نرم کن و روزي دو يا سه مرتبه در دهانت نگه دار تا خوب شوي.
مرد از خواب بيدار شد و به آنچه در خواب ديده بود اعتنا نکرد تا اينکه به دروازه‌ي نيشابور رسيد. به او گفته شد: علي بن موسي الرضا (عليه‌السلام) از نيشابور بيرون رفته و در رباط سعد هستند.
مرد تصميم گرفت به سوي حضرت برود و بيماري‌اش را بگويد تا شايد دارويي سودمند به او داده شود.
به سوي رباط سعد رفت، داخل کاروانسرا شد و به حضرت گفت: اي پسر پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) ماجراي من چنين و چنان است و دهان و زبانم آسيب ديده است طوري که به سختي مي‌توانم حرف بزنم، به من دارويي ياد بدهيد تا از آن سود ببرم.
امام رضا (عليه‌السلام) فرمودند: آيا به تو ياد ندادم؟ برو آنچه در خواب گفتم انجام بده.
آن مرد گفت: اي پسر پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، اگر مصلحت مي‌دانيد دوباره برايم تکرار کنيد.
امام رضا (عليه‌السلام) فرمودند: مقداري زيره، آويشن و نمک را با يکديگر مخلوط و مقداري از آن را هر روز، دو يا سه مرتبه در دهان بگذار که خوب خواهي شد.
مرد گفت: از دارويي که حضرت برايم تجويز کردند استفاده کردم و خوب شدم (24).

گونه‌ي دوم) چگونه بخوريم؟

احاديث امام رضا (عليه‌السلام) به جز اينکه دربردارنده‌ي خوردني‌ها، آشاميدني‌ها و نيز خواص آنهاست، مطالب فراواني نيز در ارتباط با سبک خوردن و نحوه‌ي آشاميدن دارد. بهداشت غذا و مواد غذايي در احاديث رضوي فراوان به چشم مي‌آيد. نکاتي که حضرت در ارتباط با تغذيه و شيوه‌ي آن بيان داشته‌اند کاملاً مستند و علمي است و مي‌توان تک تک آنها را با استناد به دستاوردهاي علوم جديد، مستند ساخت و اعتبار و وجاهت آنها را آشکار کرد. برخي از شيوه‌هاي خوردن و آشاميدن شامل مواد ذيل هستند:

کم‌خوري

عبدالسلام بن صالح هروي بيان مي‌کند آن زمان که امام (عليه‌السلام) وارد سناباد شدند به کوهي اشاره کردند که از آن ظرف مي‌ساختند. سپس امر فرمودند که از اين کوه برايشان ظروفي تهيه شود و بيان داشتند غذا را در غير اين ظروف ميل نمي‌کنند. سپس عبدالسلام به اين نکته اشاره مي‌کند و مي‌گويد: آن حضرت کم غذا بودند و هنگام صرف غذا، آهسته آهسته مي‌خوردند (25).
حضرت رضا (عليه‌السلام) به نقل از جدشان رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
لَيْسَ شَيءٌ أَبْغَضَ إِلَي اللهِ مِنْ بَطْنٍ مَلْآنَ؛ هيچ چيزي نزد خداوند از پر بودن شکم بدتر نيست (26).

با غلامان

شيوه‌ي حضرت رضا (عليه‌السلام) اين بود که با غلامان غذا مي‌خورد و به هنگام صرف غذا از آنان دعوت مي‌کرد. مي‌توان گفت که آن بزرگوار ضمن اين که غذا مي‌خورد طعام را به ديگران مي‌خوراند. رويه‌ي امام هشتم (عليه‌السلام) اين بود که غلامان را در کنار خود مي‌نشاند که آنان احساس بزرگي کنند و در کنار حضرت دمي بياسايند تا پاداش براي زحمات روزانه آنان باشد.
يکي از ياران امام (عليه‌السلام) مي‌گويد روزي به مسجد درآمدم و بعد از نماز محضر حضرت رضا (عليه‌السلام) شرفياب گشتم. آن بزرگوار چون دانست که من روزه‌ام مرا به منزل دعوت کرد تا با ايشان غذا خورم. به هنگامي که سفره آماده شد آن حضرت غلامان را يک به يک صدا کرد تا بر سر سفره نشينند و سپس امام شروع به غذا خوردن نمود (27).

بر سر يک سفره نشستن

سيره رضوي به ما نشان مي‌دهد که آن حضرت براي صرف غذا چندين سفره نمي‌گستراند و ميان خود و ديگران فاصله نمي‌افکند بلکه به هنگام غذا خوردن به تناسب افراد، يک سفره مي‌انداخت و همه را بر سر سفره‌اي واحد جمع مي‌نمود. يکي از ياران آن حضرت به نام ابوهاشم داود بن قاسم به اين نکته اشاره مي‌کند (28).

به کار نگرفتن خادمان به هنگام صرف غذا

يکي از خادمان امام رضا (عليه‌السلام) مردي ايراني است به نام نادر. وي نقل مي‌کند که فرزند پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) هرگاه سفره مي‌انداخت از خادمان براي تناول نمودن غذا دعوت مي‌نمود و هر کسي با ايشان هم غذا مي‌شد، مادام که مشغول خوردن بود به او کاري نمي‌گفت (29).

با اشتها

دوگونه مي‌توان بر سر سفره نشست و غذا خورد؛ با اشتها و بي‌اشتها، رويه‌ي ثامن‌الحجج (عليه‌السلام) اين بود که همواره با رغبت و اشتها بخوردن غذا مشغول مي‌شد. فردي از آن امام همام در اين باره سؤال کرد. حضرت در پاسخ فرمود: دوست دارم با اشتها و ميل غذا بخورم (30).

پي‌نوشت‌ها:

1. نجاشي، رجال، ص 137.
2. گونه‌اي از خرما است که به رنگ قرمز بوده بسيار لذيذ مي‌باشد.
3. کليني، الکافي، ج 6، ص 345؛ بحراني، حلية الابرار، ج 4، ص 461.
4. برقي، المحاسن، ص 539؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 63، ص 140.
5. کليني، الکافي، ج 6، ص 343.
6. طب الرضا (عليه‌السلام)، ص 8.
7. همان.
8. همان.
9. همان، ص 9.
10. همان.
11. مجلسي، بحارالانوار، ج 63، ص 185؛ حرّ عاملي، الفصول المهمة، ج 3، ص 169.
12. کليني، الکافي، ج 6، ص 358.
13. همان، ص 11.
14. برقي، المحاسن، ج 2، ص 549؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 63، ص 169.
15. برقي، المحاسن، ج 2، ص 533؛ کليني، الکافي، ج 6، ص 355؛ طبرسي، مکارم الاخلاق، ص 173؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 63، ص 174.
16. برقي، المحاسن، ج 2، ص 490؛ کليني، الکافي، ج 6، ص 305؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 63، ص 280.
17. مجلسي، بحارالانوار، ج 49، ص 48.
18. طبرسي، مکارم الاخلاق، ص 163؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 63، ص 78.
19. طبرسي، مکارم الاخلاق، ص 163؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 63، ص 78.
20. همان، ص 18.
21. همان، ص 22.
22. همان.
23. همان.
24. صدوق، عيون اخبار الرضا (عليه‌السلام)، ج 2، ص 211.
25. صدوق، عيون اخبار الرضا (عليه‌السلام)، ج 2، ص 136.
26. صدوق، عيون اخبار الرضا (عليه‌السلام)، ج 2، ص 36؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 63، ص 333.
27. کليني، الکافي، ج 1، ص 487.
28. صدوق، عيون اخبار الرضا (عليه‌السلام)، ج 2، ص 228؛ بحراني، حلية الابرار، ج 4، ص 473؛ قمي، انوار البهية، ص 216.
29. کليني، الکافي، ج 6، ص 298؛ مجلسي، بحارالانوار، ج 49، ص 102.
30. بحراني، حلية الابرار، ج 4، ص 461.

منبع مقاله :
فعّالي، محمدتقي؛ (تابستان 1394)، سبک زندگي رضوي (2) - مناسبات اجتماعي، مشهد: انتشارات بنياد بين‌المللي فرهنگي هنري امام رضا (ع)، چاپ اول